فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cut Back

ˈkətˈbæk kʌtbæk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • phrasal verb B2
    (مصرف یا هزینه) کاهش دادن، کاستن، کم کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cut back

  1. phrasal verb economize
    Synonyms: abbreviate, abridge, check, clip, curb, curtail, cut, cut down, decrease, lessen, lower, mark down, mark off, pare, prune, reduce, retrench, shave, shorten, slash, trim
    Antonyms: spend, squander, waste
  2. phrasal verb Reduce consumption

ارجاع به لغت cut back

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cut back» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cut back

لغات نزدیک cut back

پیشنهاد بهبود معانی